تحلیلی از آلبوم مفهومی Amused To Death استاد Roger Waters :
نام آلبوم:Amused To death
سال انتشار:1992
آهنگساز:راجر واترز
زمان آلبوم:72:45
سبک:پراگرسیو راک،راک
تصاویر تلویزیونی چقدر واقعی هستند؟ راجر واترز بیسیست، خواننده و آهنگساز سابق گروه انگلیسی پینکفلوید، در آلبوم Amused to Death "سرگرم شده به مرگ"، پاسخ این سوال را میدهد. این کار درخشان و هوشمندانه ۷۲ دقیقهای که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد، شنونده را به سفری در ذهن واترز میبرد، ذهنی که معطوف به تصاویر شبانه تلویزیونی شده است. تلویزیون چه تاثیری بر تصور ما از زندگی دارد؟ این ماشین با جامعه ما چه میکند؟ تصاویر، تصاویر و بازهم تصاویر. تصاویری که سریعاْ و مداوم، چشمکزنان در برابر چشمان ما به بینهایت میروند، براستی این تصاویر در خود چه دارند؟
این آلبوم با صدای پیرمردی در حال روایت داستان مرگ ویلیام هوبرد، تفنگچی سلطنتی، آغاز میشود و به پایان میرسد. روایت این مرد از تراژدیهای جنگ اوّل چیزی نیست که در عکسها و فیلمها ثبت شده است. داستانی است از خلال کلمات از قول پدربزرگی به نوهاش. براستی اگر تاریخ به آنچه در تلویزیون ثبت میشود متکی باشد دیگر نابودی چنین داستانهایی امری مختوم است. در انتهای آلبوم صدای راوی زیر صدای جیرجیرکها محو میشود. آهنگ The Ballad of Bill Hubbard اهمّیّت ویژهای در سرتاسر آلبوم دارد، مضمون محوری این قطعه چنین است: تلویزیون میتواند چیزهای بسیاری را نمایش دهد امّا نه همه چیز را. دنیایی که برای اطلاعات به تلویزیون اتکا کند دیگر اعتنائی به وجود دیگر دانشها نخواهد داشت. در سری آهنگهای What God Wants واترز سعی میکند از هرآنچه تلویزیون میتواند نمایش دهد فهرستی ارائه کند: خوبی، جنجال، صلح، جنگ، قحطی، فروشگاههای زنجیرهای، ص+ک+س، آزادی، مواد مخدر، قانون، زیارتگاهها، جنایات سازماندهی شده، شهرهای کوچک، طلا، سیاست، شهرت، دوستی، پول، فقر و ... تمام اینها در جهان وجود دارند و در تلویزیون هم همینطور. به سادگی میتوان نشست جلوی تلویزیون و طی یک برنامه ۴ ساعته تماشایشان کرد.آهنگ "آنچه خدا میخواهد What God Wants" در ۳ قسمت ساخته شده است، و طی هر قسمت موسیقی به صورتی مکرّر اوج گرفته و به این بند از شعر میرسد: آنچه خدا میخواهد، خداوند همه ما را یاری میکند. واترز به کنایه نکتهای را بیان میکند: آنچه خدا میخواهد همان چیزهایی است که در تلویزیون ظاهر میشوند. در طی هر ۳ قسمت این آهنگ آوازها عمداْ حالتی آزاردهنده دارند. واترز این ذهنیّت را مطرح میکند که تلویزیون در حقیقت جهان را به صورتی خوب و به همان صورتیکه خدا میخواهد تصویر میکند. در گفتگو با شبکه اول رادیو West Wood وستوود که بلافاصله پس از انتشار آلبوم پخش شد، میگوید: تردید دارم خدا به برنده شدن دموکراتها یا جمهوریخواهها در انتخابات بعدی و یا درست یا غلط بودن اتّحاد ملّی برای حمله به عراق و از این قبیل مسائل علاقهای داشته باشد. ذهن او درگیر مسائل دیگری است. همان چیزی که این آهنگ درباره آنست: این ذهنیّت مضحک مردم است که فکر میکنند خدا پشتیبان ما و برضدّ دیگران است.
مضمون تعدادی دیگر از آهنگهای آلبوم عملیّات طوفان شن است (اشاره به جنگ آمریکا علیه عراق برای دستیابی به کویت). این آهنگها عبارتند از: Perfect Sense و The Bravery Of Being Out Of Range و Late Home Tonight. واترز میگوید: این جنگ در کانال CNN آغاز شد و در همانجا پایان یافت و باعث شد تا این شبکه، بزرگترین شبکه خبری تلویزیونی جهان شود. در یکی از آهنگها واترز میگوید: آلمانها جهودها را میکشند، جهودها عربها را میکشند و عربها گروگانها را قتلعام میکنند و اینست خبر و آیا این جای تعجّب دارد که میمون گیج شده است!؟ نمایش کامل و با تمام جزئیّات یک جنگ در تلویزیون پدیده جدیدی است. در رسانه تلویزیون، یک جنگ مانند هر برنامه دیگر تلویزیونی است. تصویر تمام رنگی شلیک موشکها با گرافیک سهبعدی و پخش صدای عالی. واترز میگوید: به لطف تلویزیون ما شاهد پخش زنده شلیک موشکها و دیگر آلات پیشرفته جنگی از پشتبام هتلی در بغداد بودیم و تمام آنچه را که با چشم میشد دید را دیدیم. او ادامه میدهد: اکنون زمان آنست که پرزیدنت بوش با جنگ علیه عراق به استقبال انتخابات آینده برود و این دقیقاْ همان نمایش سطحی، بیارزش و دروغین همیشگی است. در این آلبوم، واترز جنگ تلویزیونی را با برنامههای پخش مسابقات ورزشی همطراز میداند و از اینرو در آلبوم از صدای مارو آلبرت، گزارشگر مسابقات لیگ حرفهای بسکتبال NBA استفاده میکند.
واترز در سراسر آلبوم در حال حمله به برنامههای خبری تلویزیون است. آهنگ What God Wants Part 3 با این قطعه پایان مییابد: اخبار، لنگرگاه دروغبافیهاست. جنگ تلویزیونی با زدن دگمهای خاموش شده و فراموش میشود مانند هر برنامه دیگر تلویزیونی. واترز در شبکه یک West Wood میگوید: چقدر خوب بود اگر هر انسانی مثل دیگر حقوق فردی خود میتوانست یک شبکه خبری در اختیار داشته باشد که در آن تبلیغ چیپس نمیکرد و صرفاْ وظیفهاش جمعآوری اطّلاعات بود و تفاوتی نمیکرد این موضوع چه کمکی در فروش چیپس میکند. شبکهای که به مسائل مالی اهمّیّت نمیداد و نمیخواست برنامهای تولید کند که با مسابقات تلویزیونی رقابت کند.
اشعار آهنگ آغازین آلبوم واترز توضیح فوقالعادهای از فرهنگی که توسط تلویزیون خلق شده است. فرهنگی که مهمترین افراد آن مجریان معروف برنامهها هستند، فرهنگی مصرفگرا، بچههائی که در بغل یکدیگر مچاله شده و به صفحه تلویزیون خیره ماندهاند و نیازی دائم و مفرط به سرگرم شدن دارند. واترز در مصاحبهای به لوسآنجلس تایمز، گفته است: همیشه تصویری تخیّلی و در عین حال آزار دهنده در ذهنم دارم که موجودات بیگانه، مرگ کره زمین را میبینند و با سفینههایشان پائین میآیند، این طرف و آن طرف را جستجو میکنند و آنچه مییابند اسکلتهای ماست که روبروی تلویزیون نشستهاند، آنها به این نتیجه میرسند که ما خودمان را با مرگ سرگرم کردهایم. تلویزیون وقتی تجاری و سودجویانه باشد قصدش کماهمّیّت جلوه دادن زندگی واقعی و نهایتاْ انسانزدائی از آنست. به نظر من تلویزیون شمشیری دو لبه است، در یک لبه، رسانهای فوقالعاده است که میتواند اطّلاعات و اندیشه را گسترش دهد، امّا لبه دیگر زمانی است که به ابزاری در دست طبع برده وارمان قرار میگیرد و تنها هدف تثبیت فلسفه بازار آزاد بعنوان خدائی باشد که باید تعظیمش کنیم.
درود...متن کامل و مفیدی بود..ممنون
درود بر شما
سپاس فراوان از تحلیل شما(هرچند ایرادهای جزیی[نقل قول هامدنظرم نیست]
وقابل چشم پوشی داشت اما مطلب رابه
طور کامل موشکافی وبیان کرده اید.)
تفکر یک انسان زمانی می میردکه پیوسته
تفکرات دیگران راتکرارکند
جمله از خودم می باشد
پیروزوماناباشید