بیوگرافی گروه پینک فلوید
پینک فلوید (به انگلیسی: Pink Floyd) یکی از تاثیرگذارترین گروهای موسیقی راک انگلیسی است که توانست با موسیقی پراگرسیو و روانگردان، اشعار فلسفی، استفاده از تجربیات صوتی و خلق اجراهای زنده استادانه به موفقیتهای چشمگیر بینالمللی دست یابد و به یکی از محبوبترین و تاثیرگذارترین گروههای تاریخ موسیقی بدل شود.
پینک فلوید در سال ۱۹۶۵ توسط دانشجویان سابق سید برت، نیک میسن، راجر واترز و ریچارد رایت تشکیل شد. آنها در اواخر دهه ۶۰ میلادی و تحت رهبری سید برت دو تکآهنگ موفق منتشر و سپس با موفقیت اولین آلبوم خود به نام نیزن بر دروازههای سپیدهدم را عرضه کردند و به شهرت رسیدند. دیوید گیلمور در دسامبر ۱۹۶۸ به عنوان پنجمین عضو به گروه پیوست و به تدریج جایگزین سید برت شد که به دلیل مصرف بیش از حد الاسدی دیگر از سلامتی روانی برخوردار نبود. پس از جدایی برت از پینک فلوید، راجر واترز تبدیل به شاعر اصلی آهنگهای گروه شد و جایگاه خود را بیش از پیش تثبیت کرد. در این زمان بود که پینک فلوید با آلبومهای مفهومی تحسین شدهشان همچون نیمهٔ تاریک ماه (۱۹۷۳)، کاش اینجا بودی (۱۹۷۵)، جانوران (۱۹۷۷)، دیوار (۱۹۷۹) و برش نهایی (۱۹۸۳) به شهرت جهانی دست پیدا کردند.
ریچارد رایت در سال ۱۹۷۹ به دلیل مشکلات شخصی با واترز گروه را ترک گفت. واترز نیز خود در سال ۱۹۸۵ پینک فلوید را ترک کرد تا گیلمور تبدیل به چهره اصلی پینک فلوید بشود. وی پس از جدایی واترز به همراه نیک میسن به بقای پینک فلوید اصرار ورزیدند که موجب تخاصم بین اعضای باقیمانده و واترز شد.[۵] در نهایت واترز با اکراه به ادامه کار پینک فلوید بدون حضور او رضایت داد و پس از آن پینک فلوید بدون همراهی واترز و به رهبری دیوید گیلمور دو آلبوم لغزش آنی در عقل (۱۹۸۷) و ناقوس جدایی (۱۹۹۴) را منتشر کرد.
پس از نزدیک به دو دهه اعضای گروه (گیلمور، واترز، رایت و میسن) برای اجرایی خیرخواهانه در اجرای لایو ۸ دوباره گرد هم آمدند. سید برت در سال ۲۰۰۶ و ریچارد رایت در سال ۲۰۰۸ درگذشتند که بدین ترتیب این اجرا تبدیل به آخرین اجرای اعضای گروه با حضور تمام اعضا شد. در سال ۲۰۱۱ گیلمور و میسن در او۲ آرنا لندن، در یکی از نمایشهای تورٍ دیوار واترز، به واترز پیوستند.
پینک فلوید در سال ۱۹۹۶ به تالار مشاهیر راک اند رول ایالات متحده و در سال ۲۰۰۵ به تالار مشاهیر موسیقی پادشاهی متحد راه یافت.آثار این گروه تا سال ۲۰۱۳ بیش از ۲۵۰ میلیون نسخه در سراسر جهان و ۷۴٫۴ میلیون نسخه تنها در ایالات متحده فروش داشته است و به همین دلیل پینک فلوید در زمرهٔ پرفروش ترین هنرمندان موسیقی در دنیا به شمار میرود.[۱] همچنین از آلبوم نیمهٔ تاریک ماه به عنوان یکی از موفقیت آمیز ترین و پرفروش ترین آلبومهای تاریخ راک در تمام دورانها یاد میشود. این آلبوم توانست به رتبه فروش ۱ در ایالات متحده دست پیدا کند و چهارده هفته در جدول باقی بماند. تاکنون بیش از ۴۰ میلیون نسخه از این آلبوم در سراسر جهان به فروش رسیده است.
تاریخچه
گروه
شکل گیری و سالهای ابتدایی (۱۹۶۳ تا ۱۹۶۷)
تشکیل
واترز و نیک میسن زمانی که هر دو مشغول تحصیل معماری در دانشگاه پلیتکنیک لندن بودند یکدیگر را ملاقات کردند.آنها نخستین بار در گروهی که کیث نوبل و کلیف متکلیف به همراه خواهرش تشکیل داده بودند به نوازندگی پرداختند. کمی بعد ریچارد رایت که او هم در همان دانشکده درس میخواند به آنان ملحق شد و پس از آن گروه نام سیگما ۶ به خود گرفت. گروه شروع به اجراهای محدود و خصوصی کرد در حالی که اعضا در رستوران کوچکی در دانشگاه پلی تکنیک لندن تمرین میکردند. در این زمان اعضا اجراهایی از آهنگهای گروه سرچرز داشتند.
ریچارد رایت، سید برت، نیک میسن و راجر واترز در دهه شصت
در سپتامبر ۱۹۶۳ واترز و میسن به آپارتمانی در نزدیکی دانشکده خود نقل مکان کردند. در همین حال باب کلوز هم به گروه پیوست.[۱۱] در آن زمان اعضای گروه نامهای گوناگونی بر گروه نهاده بودند مانند: مگادثز[ی ۳]، د ابدبز[ی ۴]، د اسکریمینگ ابدبز، لئوناردز لاجرز[ی ۶] و اسپکتروم فایو[ی ۷] اما در نهایت نام تیسِت[ی ۸] برای گروه برگزیده شد.[۱۲] در سال ۱۹۶۳ نوبل و متکلیف گروهی را که در واقع خود ایجاد کرده بودند ترک کردند و سید برت به گروه پیوست.[۱۳] برت ۲ سال پیش به لندن نقل مکان کرده بود تا بتواند در دانشکدهٔ هنر کمبرول تحصیل کند.[۱۴] واترز و برت دوستان دوره کودکی یکدیگر بودند و واترز اغلب برای تماشای گیتار نوازی برت به خانه مادر برت میرفت.[۱۵] میسن به خاطر میآورد که: "زمانی که همهٔ ما نوجوانانی پرشور بودیم و راه استقلال را پیش میگرفتیم سید اصلاً شبیه ما نبود. او حتی از اینکه بیاید و خودش را به ما معرفی کند ناراحت و نگران شد."[۱۶]
زمانی که نوبل و متکلیف «تیست» را ترک گفتند، باب کلوز برای جبران این خلأ کریس دنیس که تکنسین نیروی هوایی سلطنتی بود را به گروه معرفی کرد.[۱۷] در دسامبر ۱۹۶۴ گروه توانست اولین جلسه ضبط خود را به رایگان در استدیویی در منطقه همپستید غربی برگزار کند که از طریق یکی از دوستان ریک رایت امکانپذیر شده بود.[۱۸] زمانی که در سال ۱۹۶۵ نیروی هوایی کریس دنیس را برای پستی در بحرین فراخواند، برت تبدیل به فرانتمن گروه شد.[۱۹] در اواخر همان سال بود که گروه اجراهای متعددی در کانتاون کلاب که واقع در نزدیکی دبیرستان کینگستون بود اجرا کردند. آنها معمولاً از اوایل نیمه شب تا حوالی صبح به اجرای قطعههای حدود ۹ دقیقهای میپراختند.[۲۰]در اواسط سال ۱۹۶۵ باب کلوز به دلیل فشار والدین و مشاوره با یکی از استادانش در دانشگاه از گروه خارج شد و برت تبدیل به نوازنده اصلی گیتار در گروه شد.[۲۱] اعضای گروه در اواخر سال ۱۹۶۵ نام «آوای پینک فلوید» [ی ۹] را بر گروه نهادند چون برت در جریان یکی از اجراها با گروه دیگری با نام تی ست برخورد کرده بود.[۲۲] نام پینک فلوید در اصل از نام دو موسیقیدان بلوز به نامهای فلوید کانسل و پینک اندرسون برگرفته شده بود که از موسیفیدانان سبک پیمونت بلوز به حساب میآمدند[۲۳] برت آلبومی از یکی از موسیقیدانان سبک پیمونت بلوز به نام پسر کور فولر داشت که «پل اولیور» تاریخنگار و نویسنده این سبک در آن یادداشتی نوشته بود که برت نام جدید گروه را از آن اقتباس کرده بود:
"کورلی ویور و فرد مک مولن، (...) پینک اندرسون یا فلوید کانسل - آنان گروه کوچکی از موسیقیدانان بسیاری هستند که نوایشان در تپهها و دشتهای پوشیده از درخت پیمونت شنیده میشد..."
برنامههای اجرای پینک فلوید در این زمان بیشتر شامل کارهای ریتم اند بلوز میشد. به مرور آنها شروع به دریافت مبالغی به عنوان کمک از سوی طرفداران کردند. یکی از این طرفداران پیتر جنر بود، یک مدرس مدرسه اقتصاد لندن، که جذب اصوات خاصی شده بود که برت و رایت خلق میکردند. او به همراه دوست و شریک تجاریاش اندرو کینگ تبدیل به مدیر پینک فلوید شد.[۲۴] این دو تجربهٔ چندانی در صنعت موسیقی نداشتند و به پشتوانهٔ مبلغی که کینگ سرمایهگذاری کرده بود شرکتی کوچک به نام «سرمایهگذاری بلک هیل» را پایهگذاری کردند که در زمینه مدیریت گروههای موسیقی فعالیت میکرد. در این زمان پینک فلوید بیش از ۱،۰۰۰ پوند به دست آوردند که بیشتر آن صرف خرید آلات موسیقی جدید شد. کمی بعد جنر به اعضا پیشنهاد کرد که نام آوای پینک فلوید را به پینک فلوید تغییر دهند و این موضوع مورد پذیرش واقع شد. در زیر چتر راهنماییهای کینگ و جنر پینک فلوید تبدیل به عضوی از جنبش موسیقی زیرزمینی لندن شد.[۲۵] در حین اجراهای پیاپی در "کانتداون کلاب" آنان شروع به کار کردن با وسایل جدید موسیقی و خلق نوعی نمایش بصری اولیه توسط نور کردند که با استفاده از اسلایدهای رنگی و نور خلق میشد.[۲۶] اتصالات کینگ و جنر به مطبوعات باعث شد آنها توجه بیشتری به پینک فلوید کنند و مثلاً مقالاتی در فایننشال تایمز و ساندی تایمز در مورد گروهها چاپ شد. در مقاله ساندی تایمز آمده است:
"در مراسم شروع به کار مجلهٔ IT یک گروه پاپ به نام پینک فلوید اجرا داشتند که موسیقی عجیبی اجرا کردند و اشکال عجیب و غریبی پشت سر آنها وبر روی یک پرده بزرگ تابانده میشد... بسیار روانگردانه بود."
نیک میسن، سید برت، راجر واترز و ریچارد رایت در سالهای آغازی پینک فلوید
در سال ۱۹۶۶ اعضای گروه رابطه اقتصادی خود با بلک هیل اینترپرایزز را تحکیم بخشیدند و جنر و کینگ هر یک ۱ قسمت از ۶ قسمت سهم در گروه را از آن خود نمودند.[۲۸] در اواخر ۱۹۶۶ به مرور قطعههای آر اند بی در اجراهای گروه جای خود را به کارهای ابتکاری برت دادند که بسیاری از این قطعات در نهایت در آلبوم نخست پینک فلوید جای گرفتند.[۲۹] در این دوران موسیقی پینک فلوید برای بسیاری عجیب و غیر قابل درک بود. برای مثال زمانی که در یک کلاب موسیقی برای جوانان کاتولیک برنامه اجرا کردند صاحب کلاب از پرداخت دستمزد به آنها سرباز زد چون فکر میکرد آنها موسیقی اجرا نکردند.[۳۰] زمانی هم که گروه علیه صاحب کلاب در دادگاه ادعایی را مطرح کردند، یک قاضی محلی به نفع صاحب کلاب رای داد.[۳۱] به هر حال اعضا در یوفو کلاب نسبت به قبل پول بیشتری دریافت میکردند. اجراهای برت بسیار پرجنب و جوش بود. نیکولاس شافنر (یک نویسنده بیوگرافی): "جهش به اطراف... دیوانگی! ... ابتکار و بداهه نوازی ... باعث میشد تا از محدودهها عبور کنند و به زمینههای جدیدی پای بگذارند که ... بسیار جالب و مجذوب کننده است. از جمله کارهای منحصر به فردی است که دیگران انجام نمیدهند."[۳۲]
امضای قرارداد با ئیامآی
در سال ۱۹۶۷ پینک فلوید به مرور مورد توجه جریان صنعت موسیقی قرار گرفت.[۳۳] زمانی که گروه در حال مذاکره با کمپانیهای ضبط موسیقی بود، جو بوید بنیانگذار یوفو کلاب و یکی از موسسان IT و همچنین یکی از مدیران گروه به نام برایان موریسون اوضاع را برای ضبط با کیفیت چند آهنگ در وست همپستید فراهم نمودند که آهنگهای «آرنولد لاین» و «آبنبات و یک کیک کشمشی» از این جمله بودند و در ۲۹ ژانویهٔ ۱۹۶۷ ضبط شدند.[۳۴] سه روز بعد پینک فلوید قراردادی با کمپانی پخش موسیقی ئیامآی تنظیم کردند و مبلغ ۱،۵۰۰£ به دست آوردند. لیبل کلمبیا، که از زیر مجموعههای ئیامآی به حساب میآمد، در ۱۰ مارس ۱۹۶۷ «آرنولد لاین» را به عنوان اولین تک آهنگ پینک فلوید عرضه کرد.[۳۵] اشعار «آرنولد لاین» در رابطه با یک دگرپوش جنسی بود که باعث شد این آهنگ در تعدادی از ایستگاههای رادیویی منع پخش شود. اما «آرنولد لاین» توانست به رتبه بیستم جدول فروش تک آهنگها در بریتانیا دست پیدا کند که موفقیت بزرگی برای گروه به حساب میآمد.[۳۶] ئیامآی-کلمبیا دومین تکآهنگ گروه به نام «نواختن امیلی را ببین» را در ۱۶ ژوئن ۱۹۶۷ منتشر کرد که فروش بهتری نسبت به «آرنولد لاین» داشت و توانست به رتبه ۶ جدول فروش تکآهنگها دست پیدا کند.[۳۷] پس از این موفقیت برت و واترز به برنامهٔ نگاه هفته بیبیسی دعوت شدند و به سوالات هانس کلر ،مجری برنامه، پاسخ گفتند. همچنین گروه به برنامهٔ بسیار پرطرفدار دیگر بیبیسی به نام بهترینهای پاپ دعوت شدند و اجرایی نیز داشتند.[۳۸][۳۹] گرچه پینک فلوید دوبار دیگر برای اجرا دعوت شدند اما در بار سوم اولین علائم بیماری روانی سید برت آشکار شد.[۴۰] او در اوایل ۱۹۶۷ مرتباً از ماده توهم زای الاسدی استفاده میکرد. میسن او را بی تفاوت نسبت به هر چیزی که اتفاق میافتاد توصیف مینمود.[۴۱]
نیزن بر دروازههای سپیدهدم
نوشتار اصلی: نیزن بر دروازههای سپیدهدم
موریسون و یکی از تولید کنندگان ئیامآی به نام نورمن اسمیث برای ضبطی جدید با پینک فلوید مذاکراتی انجام دادند که به نتایجی رسید.[۴۲] از جمله آنکه قرار شد گروه اولین آلبوم خود را در استدیوهای ئیامآی ضبط کنند. میسن به یاد میآورد که این جلسات بدون دردسر به پایان رسیدند اما اسمیث به خاطر میآورد که برت حاضر نبود انتقاد و پیشنهادهایش او را بشنود.[۴۳] نیزن بر دروازههای سپیدهدم، اولین آلبوم پینک فلوید، در اوت ۱۹۶۷ توسط ئیامآی-کلمبیا عرضه شد. آلبوم توانست تا رتبه ۶ جدول صعود کند و ۱۴ هفته تمام در جدول باقی بماند.[۴۴] پینک فلوید همچنان به اجراهای پرازدحام در یوفو کلاب ادامه میدادند اما به مرور وخامت سلامت روانی برت باعث نگرانی اعضا شده میشد. گروه در ابتدا امیدوار بودند تا برت پس از مدتی سلامتی خود را باز یابد. البته نه افرادی مانند جنر و دستیارش جون چایلد که به خاطر میآورد: "روزی من او [برت] را در رختکن پیدا کردم و او ... اصلاً در حال خود نبود. من و راجر واترز او را سرپا کردیم، [و] تا روی استیج او را همراهی کردیم. گروه شروع به نواختن کرد اما سید فقط آنجا ایستاده بود، گیتارش را نزدیک گردنش گرفته بود و حرکتی نمیکرد."[۴۵]
پس از مدتی اجراهای گروه یکی پس از دیگری لغو میشدند از جمله مهمترین آنها اجرای مهم گروه در فستیوال مشهور جز و بلوز ملی بود.[۴۶] یک بار کینگ ترتیب مصاحبهای را داد که برت در آن به شدت از خستگی عصبی رنج میبرد.[۴۷] کمی بعد راجرز ترتیب از روانپزشکی به نام آر. دی. لینگ وقت گرفت تا برت را معاینه کند. راجر سعی کرد شخصاً برت را به مطب پزشک ببرد اما او حاضر نشد از خودرو خارج شود.[۴۸] هیچ نشانهای مبنی بر بهبود برت دیده نمیشد اما گروه مجبور بود در ماه سپتامبر تعدادی اجرا در اروپا داشته باشد و به دنبال آن در نوامبر اولین تور خود به ایالات متحده شروع میشد.[۴۹] در طول این تور اوضاع برت به مراتب بدتر شد.[۵۰] او میزبانان خود را با جواب ندادن به سوالاتشان و خیره شدن به آسمان گیج میکرد. در یکی از اجراهایی که قرار بود «نواختن امیلی را ببین» در آن اجرا شود برت حتی لبهای خود را تکان هم نداد. پس از مدتی برآشفتگی در گروه، کینگ باقیمانده تور در ایالات متحده را به سرعت لغو کرد و اعضا را به لندن بازفرستاد.[۵۱] مدت کوتاهی پس از بازگشت، آنها جیمی هندریکس را در برگزاری توری در انگلستان همراهی کردند اما هر چه که از تور میگذشت افسردگی و ناسلامتی روانی برت اوضاع را وخیمتر میکرد تا جایی که در ماه دسامبر شرایط گروه به مرحلهٔ بحران رسید و اعضا سعی کردند با استخدام یک نوازندهٔ جدید رشته کار را بار دیگر به دست بگیرند.[۵۲]
تغییرات و موفقیت جهانی (۱۹۶۸ تا ۱۹۷۷)
جانشینی گیلمور به جای برت
در دسامبر ۱۹۶۷، دیوید گیلمور[ی ۱۰] به عنوان عضو پنجم به گروه پیوست.[۵۳] دستیار موریسون، استیو ارورک، گیلمور را در خانه خود و با دستمزد هفتگی ۳۰ پوند به استخدام در آورد و بلک هیل اینترپرایسز در ژانویه ۱۹۶۸ او را به عنوان عضو جدید و گیتاریست دوم گروه استخدام کرد. گروهدر نظر داشتند تا همکاری خود با برت را فقط در زمینهٔ ترانه نویسی ادامه دهند و او دیگر در اجراها حضور نداشته باشد.[۵۴] جنر مینویسد: "ایده این بود که دیوید ناکارامدی برت را پوشش دهد. سید فقط باید مینوشت. ما میخواستیم او را هر طور شده در گروه نگه داریم."[۵۵][ی ۱۱] به دلیل سرخوردگی که در برت ایجاد شده بود او به جای نوشتن آهنگهای جدید به دنبال «آرنولد لاین» و «نواختن امیلی را ببین» که از او انتظار میرفت، «هنوز نگرفتیش؟» را نوشت که پس از هر اجرا آنرا مقداری تغییر میداد تا غیر قابل یادگیری شود.[۵۷] در ژانویه ۱۹۶۸ عکسی از پینک فلوید پنج نفره گرفته شد که برت در آن به جای نگاه به دوربین مانند سایر اعضا به دورتر نگاه میکرد.[۵۸]
سرانجام کار کردن با برت بسیار سخت شد. موضوع در ماه ژانویه جدی شد، زمانی که گروه در حال آماده شدن برای رفتن به سمت ساوتهمپتون بودند، یکی از اعضا در مورد همراهی برت با آنها در این اجرا پرسید که گیلمور در جواب گفت: "نه، بیاید خودمونو به زحمت نندازیم." جملهای که علامتی برای فرارسیدن زمان تمام شدن عضویت برت در پینک فلوید بود.[۵۹][ی ۱۲] واترز میگفت:" او دوست ما بود ولی بیشتر اوقات ما [از شدت عصبانیت] میخواستیم او را خفه کنیم!"[۶۱] در اوایل مارس ۱۹۶۸، پینک فلوید با شریکهای تجاریشان یعنی جنر و کینگ ملاقات کردند و کینگ در مورد آیندهٔ گروه صحبت کرد؛ برت قبول کرد گروه را ترک کند.[۶۲] کینگ و جنر که برت را مغز متفکر گروه میپنداشتند سعی در نمایندگی از او کردند و به روابطشان با پینک فلوید خاتمه دادند.[۶۳] سپس موریسون بنگاه خود را به انایاماس اینترپرایسز فروخت و استیو ارورک تبدیل به مدیر گروه شد.[۶۴] بلکهیل اینترپرایسز نیز در ۶ آوریل ۱۹۶۸ جدایی برت از پینک فلوید را اعلام کرد.[۶۵] [ی ۱۳] پس از جدایی برت بار ترانه نویسی و ادامه مسیر خلاقانه گروه تقریباً به صورت کامل به دوش واترز سپرده شد.[۶۷] در آغاز، گیلمور سعی میکرد تا صدای برت را در اجراهای گروه برای تلویزیونهای اروپایی تقلید کند اما زمانی که گروه در اطراف یک دانشگاه اجراهایی داشتند، از «مراقب تبر باش، یوجین» و «چقدر خوب میشد» استفاده کردند که توسط واترز و رایت نوشته شده بودند.[۶۸]
یک نعلبکی رمز و راز
نوشتار اصلی: یک نعلبکی رمز و راز
جلد روانگردانانه آلبوم «یک نعلبکی رمز و راز» که توسط هیپنسیس طراحی شد.
در ۱۹۶۸ اعضای گروه برای ضبط آلبوم دومشان «یک نعلبکی رمز و راز» به استدیوهای ابیرود بازگشتند. این آلبوم شامل آخرین اثر سید برت پیش از ترک پینک فلوید است که «جاگبند بلوز» نام دارد. واترز از زمان این آلبوم شروع به ساخت قطعاتی کرد که خود ترانه آنها را نوشته بود؛ مانند «دستگاهها را تنظیم کن به سمت قلب خورشید»، «روشنایی بیشتر شود» و «سرجوخه کلگ». رایت نیز دو آهنگ برای آلبوم نوشت: «روزی را به یاد آور» و «الاکلنگ». اسمیث گروه را تشویق کرد تا به صورت خود تولیدی آلبوم را ضبط کنند و آنها تعدادی دمو در خانههایشان ضبط کردند. با راهنمایی اسمیث بود که اعضا فرا گرفتند چگونه با دید هنری مورد نظرشان آلبوم را در استدیوهای ابیرود ضبط کنند. اما به هر حال، اسمیث نسبت به آلبوم و آهنگهایش ناراضی بود تا جایی که میسن سعی کرد با نواختن درام بخشی از «روزی را به یاد آور» او را راضی کند که بینتیجه ماند.[۶۹] رایت بعداً در مورد نقطه نظر اسمیث در مورد آلبوم گفت: "نورمن [اسمیث] از آلبوم دوم به کلی ناامید شد... او همیشه چیزهایی شبیه به این میگفت، "شما نمیتوانید بیست دقیقه این سروصدای مسخره را طول بدهید"."[۷۰]
آلبوم در ۲۹ ژوئن ۱۹۶۸ عرضه شد. استورم تورجرسن و اوبری پاول از هیپنسیس جلد آلبوم را طراحی کردند.[۷۱] هیپنسیس طراح جلدهای اولین آلبومهای پینک فلوید بودند و این آلبوم، دومین آلبومی بود که ئیامآی اجازه داد تا گروهی از طراحها برای طراحی جلد آلبوم استخدام شوند. در مجموع آلبوم تا رده ۹ جدولهای انگلستان صعود کرد و توانست ۱۱ هفته در جدول باقی بماند.روزنامه هفتگی رکورد میرور آلبوم را در مجموع مثبت ارزیابی کرد اما از خوانندگان خواست تا "از استفاده از این آلبوم برای موسیقی زمینه یک جشن خودداری کنند."[۴۴] جان پیل اجراهای زنده «یک نعلبکی رمز و راز» را "مانند یک تجربه مذهبی" دانست و انامئی آنرا "طولانی و خسته کننده... به جز چند زمان خاص" خواند.[۷۰][ی ۱۴] یک روز پس از عرضه رسمی آلبوم در انگلستان، اولین کنسرت رایگان خود در «هاید پارک» لندن را اجرا کرد.[۷۳] در ژوئیه ۱۹۶۸ گروه برای دومین بار به ایالات متحده سفر کرد. در این سفر د هو و سافت ماشین هم پینک فلوید را همراهی میکردند و میتوان این تور را نخستین تور با اهمیت پینک فلوید قلمداد کرد.[۷۴] در دسامبر همان سال «من را در آسمان نشان بده» عرضه شد که مانند تکآهنگهای قبلی به موفقیت نرسید و آخرین تکآهنگ گروه پیش از «پول» بود.[۷۵]
اوماگوما، مادر قلب اتمی و فضولی
نوشتارهای اصلی: اوماگوما، مادر قلباتمی، و فضولی
A یک تصویر تک رنگ از راجر واترز در حالی که در حال نواختن گیتار باس است. موهای بلندی دارد، پوششش سیاه رنگ است و در پشت میکروفون قرار گرفته.
تصویری از اجرای واترز در دانشگاه لیدز در سال ۱۹۷۰.
اوماگوما یک تفاوت اصلی با آلبومهای قبلی پینک فلوید داشت؛ این آلبوم به صورت یک صفحه LP دوطرفه و توسط هاروست رکوردز عرضه شد. دو طرف اول این آلبوم شامل اجراهای زنده گروه در دانشکدهٔ بازرگانی منچستر و کلابی به نام مادرها در بیرمنگام میشد. سمت دیگر LP شامل یک آلبوم تجربی میشد که هر کدام از اعضا به صورت جداگانه قطعههایی برای آن ساختند.[۷۶] اوماگوما در نوامبر ۱۹۶۹ عرضه شد و در مجموع نقدهای مثبتی دریافت نمود.[۷۷] آلبوم توانست تا رتبهٔ ۵ جدول فروش در بریتانیا بالا برود و ۲۱ هفته در جدول بماند.[۴۴]
ترکیب پینک فلوید در غیاب سید برت - ریچارد رایت، نیک میسن، دیوید گیلمور و راجر واترز - دهه ۱۹۷۰
مادر قلباتمی در نوامبر ۱۹۷۰ منتشر شد.[۷۸][ی ۱۵] نسخه اولیه آلبوم در ماه ژانویه و در فرانسه به اجرا در آمد اما اختلافات اعضا و مشکلات میکس آلبوم باعث شد تا گروه ران گیزین را برای حل مشکلات صوتی آلبوم به استخدام در آورند. گیزین سعی در حل این مشکلات داشت اما روش ضبط متفاوت و خلاقیت گروه باعث شد تا این مرحله چندان برای او بدون مشکل نباشد. در نهایت او با یاری جان آلدیس (رهبر گروه کُری بود که برای ضبط قطعه «مادر قلب اتمی» استخدام شدند) بر این مشکلات فائق آمد. این آلبوم همچنین آخرین همکاری گروه با اسمیث در جایگاه تولیدکننده اجرایی بود. گیلمور درجایی میگوید: "او دقیقاً... هیچ کاری نمیکرد.".[۸۰] مادر قلباتمی را نمیتوان آلبوم محبوب گروه دانست، راجر واترز در مورد آلبوم میگوید ترجیح میداد این آلبوم "یک راست به سطل زباله انداخته شود و بعد از آن هرگز کسی دوباره آن را نشنود.".[۸۱] گیلمور به همان اندازه نسبت به آلبوم بیتفاوت است. او آنرا مانند "تلی زباله" میداند و میگوید: "من فکر میکنم ما در آن دوره داشتیم آب در هاون میکوبیدیم.".[۸۱] مادر قلباتمی اولین آلبوم پینک فلوید بود که به رتبه ۱ جدولهای فروش در بریتانیا دست پیدا کرد و از این لحاظ موفقیتی بزرگ برای گروه بود. این آلبوم توانست ۱۸ هفته در جدول باقی بماند.[۴۴] اولین بار مادر قلباتمی در فستیوال بَث به صورت رسمی به اجرا در آمد.[۸۲]
پینک فلوید در سال ۱۹۷۰ بارها در اروپا و ایالات متحده تور برگزار کرد.[۸۳][ی ۱۶] گروه در سال ۱۹۷۱ توانست رتبه دوم در رای گیری مردمی مجله ملودی میکر را به دستآورد و برای اولین بار سود نصیب اعضا کند. میسن و رایت در همین زمان پدر شدند و در لندن خانهای خریدند. گیلمور که همچنان مجرد باقیمانده بود، به یک مزرعه قرن نوزدهمی در منطقه اسکس نقل مکان کرد. واترز هم یک استدیو خانگی ضبط موسیقی در منزل شخصیاش در آیلینگتون و یک ابزارخانه در محل پشت باغ شخصیاش برپا کرد.[۸۴]
زمانی که در ژانویه ۱۹۷۱، اعضا از تور جهانی مادر قلباتمی بازگشتند، شروع به کار بر روی قطعات جدید نمودند.[۸۵] به دلیل فقدان یک موضوع اصلی، این دوره زمانی به ابداع چند قطعه تجربی و بیکیفیت گذشت.[۸۶] مهندس صوت جان لِکی به خاطر میآورد که در این دوره جلسات ضبط اغلب از بعد از ظهر شروع میشدند و تا شروع روز بعد ادامه مییافت. او میگوید :"در آن دوره هیچ چیز به اتمام نمیرسید. حتی هنوز با هیچ کمپانی قرارداد ضبطی بسته نشده بود و مدیر ناشر آنها همیشه فقط با مقداری بطری شراب و ماریجوانا ظاهر میشد." گروه زمان طولانی را صرف کار بر روی اصوات اولیه یا ریفهای گیتار کار میکردند. آنها چند روزی هم در ایر استدیوز تلاش کردند تا با اشیاء خانگی موسیقی خلق کنند. پروژهای که در آن زمان به هیچ نتیجهای نرسید و در فاصله زمانی بین کاش اینجا بودی و نیمه تاریک ماه دوباره مورد توجه گروه قرار گرفت.[۸۷]
آلبوم بعدی پینک فلوید به نام فضولی در اکتبر ۱۹۷۱ عرضه شد. ژان چارلز کاستا منتقد رولینگ استون در مورد آلبوم مینویسد: "این آلبوم تنها گیلمور، لید گیتاریست گروه، را به عنوان یک عضو شکل دهنده و ارزشمند اثبات نمیکند بلکه عیناً و قویاً این را نشان مید که گروه بار دیگر در مسیر رشد قرار گرفته است.".[۸۸][ی ۱۷][ی ۱۸] منتقد انامای آلبوم را "فوق العاده خوب" توصیف کرد و آهنگ «پژواکها» را "نقطه اوجی" خواند که گروه برای رسیدن به آن تلاش میکردند. اما مایکل واتس منتقد ملودی میکر آلبوم را "ملال آور" دانست و در توضیح از عبارتهای "موسیقی متن فیلمی که وجود ندارد" و "صدا و خشم بسیار اما پوچ" استفاده کرد.[۹۲] فضولی را میتوان نقطه گذر گروه از مرحله تاثیر برت بر موسیقی پینک فلوید به مرحله طلوع پینک فلوید جدید دانست.[۹۳] آلبوم تا رتبه ۳ جدولها در انگلستان صعود کرد و ۸۲ هفته هم در جدول باقی ماند.[۴۴]
نیمه تاریک ماه
نوشتار اصلی: نیمه تاریک ماه (آلبوم)
جلد اصلی آلبوم که شامل یک منشور مثلثی شکل میشود که در مرکز یک زمینه سیاه قرار دارد. یک پرتوی نور سفید رنگ از سمت چپ وارد منشور شده و در سمت راست به هفت رنگ تجزیه میشود.
جلد مشهور نیمه تاریک ماه توسط جورج هاردی و هیپنسیس طراحی شد.
نیمه تاریک ماه در فاصله زمانی بین می ۱۹۷۲ تا ژانویه ۱۹۷۳ در استودیوهای ابیرود ضبط شد. آلبومی که اولین همکاری گروه با آلن پارسونز، یکی از کارکنان ئیامآی، به عنوان مهندس صدا بود. نام آلبوم بیشتر به موضوع جنون اشاره دارد تا به مسائل ستارهشناسی.[۹۴] گروه اولین مراحل کار بر روی آلبوم را در تورهای خود در بریتانیا، ژاپن، آمریکای شمالی و اروپا آغاز کردند.[۹۵] در مراحل ساخت این آلبوم تهیه کنندهای به نام کریس توماس تبدیل به دستیار پارسونز شد.[۹۶] هیپنسیس طرح بسته بندی آلبوم را ارائه کرد که شامل طرح مشهور شکسته شدن نور در منشور به عنوان جلد آلبوم میشد که توسط جورج هاردی و استورم تورجرسن طراحی شده بود. طراحی جلد به این صورت بود که یک پرتوی نور سفید رنگ که نماد یگانگی است از درون یک منشور که نماد جامعه است میگذرد و در نتیجه شکسته میشود و به رنگهای گوناگون تقسیم میشود که نشان از نابودی یگانگی دارد.[۹۷] تمام اشعار این آلبوم سروده واترز هستند.[۹۸]
آلبوم در مارس ۱۹۷۳ عرضه شد و به سرعت در جدولهای فروش انگلستان و اروپای غربی صعود کرد و نقدهای منتشر شده نیز تماماً به ستودن آلبوم پرداختند.[۹۹] پس از عرضه آلبوم تمام اعضا به جز ریک رایت از مصاحبهٔ پس از عرضه سر باز زدند، چون اعتقاد داشتند نباید تا زمان منتشر شدن میکس کوادرافونیک و نسخه با کیفیت آلبوم مصاحبهای انجام دهند.[۱۰۰] روی هولینگورث منتقد ملودی میکر طرف اول آلبوم را "کاملاً اشتباه" و درک آنرا "مشکل" خواند اما طرف دوم را با این جملات مورد تمجید قرار داد :"آهنگها، صداها... [و] ریتمها بسیار قدرتمند هستند... ساکسوفون شاهکار کرد و گروه به معنای واقعی راک اند رول کردند".[۱۰۱] لوید گراسمن، منتقد رولینگاستون، آلبوم را اینگونه توصیف کرد :"یک آلبوم خوب و غنی که شنونده را درگیر میکند.".[۱۰۲]
پینک فلوید در ۱۹۷۳
نیمه تاریک ماه بخشی از تور ایالات متحده گروه قرار گرفت که در مارس ۱۹۷۳ به اجرا در آمد.[۱۰۳] این آلبوم یکی از موفقترین آلبومهای راک در تمام دورانها است که در ایالات متحده به رتبهٔ ۱ جدولها رسید و چهارده سال آنها را ترک نکرد.[۱۰۴] در بریتانیا آلبوم به رتبه ۲ جدولها دست پیدا کرد و ۳۶۴ هفته حضور خود را حفظ کرد.[۴۴] در مجموع آلبوم ۴۰ میلیون نسخه در جهان فروخت و به دومین آلبوم پرفروش تاریخ و بیست و یکمین آلبوم پروفروش ایالات متحده مبدل شد.[۱۰۵] توفیقی که نیمهٔ تاریک ماه به دستآورد ثروت هنفگتی برای اعضای پینک فلوید به ارمغان آورد تا جایی که واترز و رایت عمارتهای اشرافی بزرگی در مناطق روستایی خریدند و میسن به جمعآوری خودروهای گرانقیمت روی آورد.[۱۰۶] گروه پس از آن قرارداد خود با کپیتال رکوردز که عرضه کننده آلبومهایشان در ایالات متحده بود را فسخ کردند و با کلمبیا رکوردز قرارداد جدیدی انعقاد نمودند که مبلغ هنگفت ۱،۰۰۰،۰۰۰ دلار را به عنوان پیش قسط به آنها پرداخت نمود. مبلغی که امروزه ارزشی بیش از ۵،۰۰۰،۰۰۰ دلار دارد. البته گروه به همکاریشان با هاروست رکوردز به عنوان ناشر آثارشان در اروپا ادامه دادند.[۱۰۷]
کاش اینجا بودی
نوشتار اصلی: کاش اینجا بودی
جلد اصلی آلبوم که توسط تورجرسن طراحی شد دو مرد را نشان میهد که یکی از آنها در حال آتش گرفتن است.
پس از تور نیمه تاریک ماه در انگلستان، اعضای پینک فلوید برای ضبط آلبومی جدید در ژانویه ۱۹۷۵ به استدیو بازگشتند و کار بر روی نهمین آلبوم خود با نام کاش اینجا بودی را شروع کردند.[۱۰۸] آلن پارسونز پیشنهاد همکاری با پینک فلوید در این آلبوم را رد کرد زیرا با پروژه شخصی خودش آلن پارسونز پراجکت به موفقیت رسیده بود؛ بنابراین گروه برای مهندسی صدا به سراغ برایان هامفریس رفتند.[۱۰۹] در ابتدا سرایش قطعات جدید برای گروه سخت بود زیرا موفقیت نیمه تاریک ماه اعضا را از لحاظ جسمی و روحی تخلیه کرده بود. رایت بعداً آن دوره را "سقوط در یک دورهی دشوار" توصیف کرد و واترز آنرا "طاقت فرسا" دانست.[۱۱۰] تنها گیلمور نسبت به بهبود کیفیت قطعات علاقه نشان میداد. میسن هم که به تازگی تجربه جدایی از همسرش را از سر گذرانده بود، دچار ناراحتی و حس بی تفاوتی شده بود که به شدت بر روی کیفیت درام نوازیاش تاثیر منفی گذاشت.[۱۱۰]
پس از چند هفته سرگردانی واترز شروع به تجسم یک مفهوم کلی برای موضوع آلبوم کرد.[۱۱۰] در سال ۱۹۷۴، پینک فلوید سه قطعه جدید ساختند و در یک سری کنسرت در اروپا به اجرا در آوردند.[۱۱۱] این قطعات جدید نهایتاً تبدیل به نقطه آغازی برای ایجاد آلبوم جدید گروه شدند که با یک قطعه گیتار نوازی چهار نتی گیلمور آغاز میشد که توسط خود او و به یاری واترز و رایت نوشته شده بود.[۱۱۲] آهنگهای این آلبوم بر اساس مفهوم کلی اوج گیری و زوال سید برت، عضو پیشین گروه، ساخته شده بودند.[۱۱۳] واترز تعبیر میکند :"به این دلیل که من میخواستم تا جایی که میشود به این احساس... توصیف ناشدنی و مالیخولیایی که بابت ناپدید شدن سید به آن دچار شده بودم ، نزدیک شوم.".[۱۱۴]
ریچارد رایت، راجر واترز ، دیوید گیلمور - ۱۹۷۵
زمانی که اعضا در حال کار کردن بر روی این آلبوم بودند، برت به صورت ناگهانی به دیدار گروه در استدیو آمد. تورجرسن در این باره میگوید :"جایی نشست و کمی صحبت کرد اما در واقع آنجا نبود.".[۱۱۵] او در ظاهر بسیار تغییر کرده بود و گروه در ابتدا او را به جا نیاوردند. ظاهراً پس از این ملاقات واترز به شدت ناراحت شد.[۱۱۶][ی ۱۹] کاش اینجا بودی در ۵ ژوئیه ۱۹۷۵ در فستیوال موسیقی «اُپن-ایر» در کنبوورث به اجرا در آمد و در سپتامبر همان سال عرضه شد. آلبوم توانست در بریتانیا و ایالات متحده به رتبه ۱ دست پیدا کند.[۱۱۸]
جانوران
نوشتار اصلی: جانوران (آلبوم)
جلد آلبوم جانوران. یک خوک بر فراز نیروگاه پرواز میکند.
در سال ۱۹۷۵ پینک فلوید یک ساختمان سه طبقه در آیلینگتون خریداری کرده و آنرا به استدیوی ضبط موسیقی و انبار تبدیل نمودند.[۱۱۹] آلبوم دهم گروه به نام جانوران در سال ۱۹۷۶ و در استدیوی جدید گروه به روش نوین «۲۴ آهنگه» ضبط شد.[۱۲۰] موضوع اصلی آلبوم از رمان مزرعه حیوانات جرج اورول نویسنده مشهور بریتانیایی برگرفته شده بود و در متن ترانهها به تفاوتهای سه طبقه نمادین اجتماع یعنی «خوکها»، «سگها» و «گوسفندها» اشاره میشود.[۱۲۱][ی ۲۰] بار دیگر هیپنسیس برای طراحی و بسته بندی آلبوم فراخوانده شد اما در نهایت این راجر واترز بود که تصویر نهایی جلد آلبوم که جلوهگر یک خوک پرنده بر فراز نیروگاه بترسی بود را طراحی کرد.[۱۲۳][ی ۲۱]
تقسیم شدن حق امتیاز به صورت ناعادلانه بین اعضای گروه، شروعی برای آغاز مناقشه بین آنها بود. گیلمور که مسئولیت زیادی در آهنگ «سگها» (که تقریباً طرف اول آلبوم را پر میکرد) قبول کرده بود، مبلغ کمتری از واترز دریافت کرد که تنها دو قطعه کوتاه «خوکهای بالدار» را ساخته بود.[۱۲۶] رایت میگوید :"تقریباً همه آن قضیه تقصیر من بود چون من هیچ ایدهای ندادم اما دِیو چیزهایی ارائه داد اما چیز کمی دریافت کرد.".[۱۲۷] میسن به یاد میآورد :"راجر ایدههای بسیاری داشت اما او داشت دیو را مهار میکرد و به عمد او را خسته میکرد.".[۱۲۷][ی ۲۲] گیلمور که به تازگی فرزند نخستش به دنیا آمده و پریشانش کرده بود، وقت زیادی برای مشارکت در آلبوم نداشت. واترز و میسن هم به همین ترتیب نقش خاصی را ایفا نکردند. رایت دچار مشکلات خانوادگی شده بود و رابطهی چندان دوستانهای با واترز نداشت.[۱۲۹] جانوران نخستین آلبوم پینک فلوید است که رایت در نوشتن هیچ آهنگی از آن نقش ندارد. او به خاطر میآورد :"جانوران... آلبوم خوشحال کنندهای برای من نبود... این اولین باری بود که راجر حقیقتاً باور کرد که تنها نویسنده گروه است... که این فقط به خاطر اوست که ما [پینک فلوید] هنوز سرپا مانده بودیم... و زمانی که او تنها قطعات مورد علاقه خودش را در آلبوم قرار داد، رابطه من و او بازهم تیره تر شد.".[۱۲۹]
جانوران در ژانویه ۱۹۷۷ عرضه شد و در بریتانیا به رتبه ۲ جدولها رسید. در ایالات متحده هم آلبوم تا رتبه ۳ صعود کرد.[۱۳۰] انامای این گونه آنرا توصیف کرد :"یکی از تندترین، بیرحمانه ترین، دلخراشترین و رک ترین آثار موسیقی". منتقد ملودی میکر هم آلبوم را "طعم تلخ حقیقت در یک پوشش متوسط که سالهای اخیر بسیار دیده شده و به شکلی فزاینده خواب آور است" خواند.[۶]
ترکیب موفق پینک فلوید - گیلمور، نیک میسن، راجر واترز و ریچارد رایت
گروه از بیشتر قطعات این آلبوم در تور بهشخصه استفاده کرد که اولین تجربهی پینک فلوید در اجرا در استادیوم های بزرگ بود. اتفاقی که رابطه بین اعضا را ضعیفتر کرد.[۱۳۱] واترز قبل از اجرا به اتاق مخصوص به خودش میرفت و پس از آن هم بلافاصله محل را ترک میکرد. حتی یکبار رایت به انگلستان برگشت و تهدید کرد که گروه را ترک میکند.[۱۳۲] در زمان اجرای گروه در ورزشگاه المپیک مونترآل گروهی از هواداران پرسروصدا و هیجان زده که درست در جلوی جایگاه قرار گرفته بودند، واترز را خشمگین کردند تا جایی که آب دهانش را بر صورت یکی از آنها پرتاب کرد.[۱۳۳][ی ۲۳] انتهای تور برای گیلمور بدون انگیزه ادامه یافت. او از موفقیت های قبلی گروه اشباع شده بود و فکر میکرد که هدف والاتری برای دست یافتن وجود ندارد.[۱۳۴]
دوره رهبری واترز (۱۹۷۸ تا ۱۹۸۵)
دیوار
نوشتارهای اصلی: دیوار (آلبوم) و دیوار پینک فلوید (فیلم)
در ژوئیه ۱۹۷۸ و در بحبوحهی یک بحران مالی، راجر واترز دو ایده جدید برای آلبوم بعدی به گروه ارائه کرد. ایده نخست که یک دموی ۹۰ دقیقهای را شامل میشد، آجرهای در دیوار نام داشت و ایده دوم بعدها تبدیل به نخستین آلبوم تکنفره واترز به نام مزایا و معایب اتواستاپ زدن شد. میسن و گیلمور در انتخاب یکی از این دو ایده محتاط بودند اما در نهایت ایده اولی انتخاب شد.[۱۳۵][ی ۲۴] باب ازرین بخشی از تهیه کنندگی را بر عهده گرفت و یک نمایشنامه چهل صفحهای برای آلبوم نوشت.[۱۳۷] داستان ازرین در مورد شخصیتی گشتالت به نام «پینک» بود که بر اساس تجربیات دوره کودکی واترز نوشته شده بود؛ از جمله اینکه پدر «پینک» مانند واترز در جنگ جهانی دوم کشته میشود. «پینک» شخصیتی معتاد به مواد مخدر بود که به دلیل حضور در صنعت موسیقی دچار افسردگی شده و در نهایت به خودبزرگ بینی دچار میشد. کلیت قصه تا حدی از داستان زوال سید برت، عضو پیشین گروه، الهام گرفته شده بود. در پایان آلبوم، «پینک» دیواری که در اطراف خود برچیده فرو میریزد و بار دیگر تبدیل به فردی معمولی و بااحساس میشود.[۱۳۸][ی ۲۵]
در طی مراحل ضبط دیوار میسن، واترز و گیلمور به طور فزایندهای از عدم مشارکت و همکاری رایت نسبت به آلبوم ناراضی بودند.[۱۴۱] گیلمور بیان میکند که رایت "به هیچ وجه و در هیچ زمینه به آلبوم کمکی نکرد. او بسیار کم این کار را کرد" و به همین دلیل "برای اخراج مورد فشار قرار گرفت".[۱۴۲] میسن میگوید :" حداکثر همکاری رایت حضور در جلسات ضبط و نشستن بود. او هیچ کاری نمیکرد و فقط یک تهیه کننده بود.".[۱۴۳] واترز در این مورد میگوید :" [رایت] برای همکاری در ضبط آلبوم آماده نبود... [و] این مورد قبول همه بود... او یا باید یک نبرد طولانی انجام میداد یا باید... از همکاری در ساخت آلبوم به کلی انصراف میداد اما تمام سهم خود را حفظ میکرد... اما در آخر او قبول کرد برود و این کار را در سکوت کامل انجام داد.".[۱۴۴][ی ۲۶]
پینک فلوید پس از آهنگ «پول» دیگر تکآهگنی عرضه نکرده بود. با عرضه تکآهنگ «آجری دیگر در دیوار (بخش ۲)» این اتفاق بار دیگر تکرار شد و این تکآهنگ توانست به صدر جدولها در بریتانیا و ایالات متحده برسد.[۱۴۷] آلبوم دیوار در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۹ عرضه شد و توانست ۱۵ هفته در جدول بیلبورد ایالات متحده دوام بیاورد و در جدولهای بریتانیا هم تا رتبه سوم صعود کند.[۱۴۸] دیوار با فروش ۲۳ میلیونی در ایالات متحده، در جایگاه سوم ۱۰۰ آلبوم پرفروش «آرآیایای» در تمام دورانها قرار دارد. جلد آلبوم یکی از مینیمالیستی ترین کارهای آنهاست که در آن تنها نام دیوار بر روی یک صفحه سفید با طرح آجر مانند دیده میشود و هیچ اثری از نام گروه بر روی جلد وجود ندارد. جلد این آلبوم همچنین نخستین جلد آلبوم گروه از زمان عرضهی نیزن بر دروازههای سپیدهدم است که هیپنسیس در طراحی آن نقشی نداشته.[۱۴۹] جلد این آلبوم همچنین نخستین جلد آلبوم گروه از زمان عرضهی نیزن بر دروازههای سپیدهدم است که هیپنسیس در طراحی آن نقشی نداشته.[۱۵۰]
جرالد اسکارف تعدادی انیمیشن برای اجراهای آینده گروه در تور دیوار تولید کرد. اسکارف همچنین ماموریت یافت تعدادی عروسک قابل باد کردن طراحی کند که بر اساس شخصیتهای آلبوم مانند «مادر»، «همسر سابق» و «ناظم مدرسه» ساخته شدند. پینک فلوید از این عروسکها در جریان اجراهای آلبوم استفاده کردند. روابط اعضا در این زمان بسیار تیره بود. واترز با خودروی شخصیاش به مکان اجراها میآمد و در هتلی متفاوت نسبت به سایر اعضا اقامت میگزید. رایت هم به عنوان موسیقیدان حقوقبگیر در اجراها شرکت میکرد.[۱۵۱]
ایده این بود که دیوار همراه با یک فیلم عرضه شود و قرار بود تا این فیلم ترکیبی از انیمیشنها به همراه اجراهای زنده گروه باشد؛ اما ثابت شد که استفاده از اجراهای زنده در فیلم غیر عملی است. آلن پارکر شخصی بود که قبول کرد رویکردی متفاوت را در پیش بگیرد. بالاخره قرار شد تا انیمشینها با صحنههای فیلمبرداری شده صامت که بازیگران حرفهای در آن ایفای نقش میکردند، ترکیب شود تا نسخه نهایی فیلم به دست آید. در ابتدا واترز مایل بود تا شخصاً در فیلم به ایفای نقش بپردازد اما مدت کوتاهی بعد نظرش عوض شد و باب گلداف پذیرفت تا نقش «پینک» را ایفا کند.[۱۵۲][ی ۲۷] البته او در ابتدا این پیشنهاد را رد کرد و فیلمنامه را "مزخرف" خواند؛[۱۵۳] اما نهایتاً با پیشنهاد مبلغ هنگفتی به عنوان دستمزد قبول کرد در فیلم بازی کند. دیوار پینک فلوید در مه ۱۹۸۲ و در طی فستیوال فیلم کن به نمایش در آمد و در ژوئیه همان سال هم در بریتانیا اکران شد.[۱۵۴][ی ۲۸]
برش نهایی
نوشتار اصلی: برش نهایی (آلبوم)
در سال ۱۹۸۲، واترز یک طرح موسیقیایی جدید با عنوان آجرهای یدکی به گروه پیشنهاد داد. این پروژه در اصل قرار بود به عنوان موسیقی متن فیلم دیوار مورد استفاده قرار گیرد اما این موضوع منتفی شد و قرار شد تا مفهوم اصلی آلبوم، اعتراض به جنگ فالکلند شود. واترز اعتقاد داشت که واکنش مارگارت تاچر نسبت به تهاجم آرژانتین به جزایر فالکلند بیمورد و نالازم بوده و تصمیم گرفت در آلبوم اشاراتی به پدرش که در جنگ کشته شده بود بشود. تقریباً بلافاصله پس از طرح موضوع توسط واترز، مشاجره بین او و گلیمور شروع شد چون گیلمور اعتقاد داشت در این آلبوم باید از ترانهها و قطعات جدید استفاده شود نه از نسخه بازیافت شدهی چند ترانه که برای استفاده در دیوار رد شده بودند. واترز نیز احساس میکرد که گیلمور در گذشته همکاری چندانی در زمینه ترانهنویسی اشعار ترانههای گروه نداشته است.[۱۵۵] مایکل کامن یکی از اشخاصی بود که در تولید قسمتهای ارکسترال دیوار با گروه همکاری کرده بود. او بین گیلمور و واترز وساطت کرد و همچنین نقشی که به طور سنتی رایت (که حال غایب بود) در گروه ایفا میکرد را بر عهده گرفت.[۱۵۶][ی ۲۹] در زمان تولید این آلبوم شکاف بین اعضا تا جایی پیش رفت که واترز و گیلمور به طور جداگانه کار میکردند. گیلمور از این اتفاق به شدت احساس ناخرسندی میکرد اما در عین حال سعی داشت خونسردی خود را حفظ نماید. در نهایت هم نام گیلمور از لیست تهیه کنندگان آلبوم حذف شد که این حادثه واکنش واترز نسبت به عدم همکاری گیلمور در بخش ترانه سرایی بود.[۱۵۸][ی ۳۰]
اگرچه سهم میسن در تولید آلبوم در حداقل ممکن خود قرار داشت، اما او خود را مشغول ضبط افکتهای صوتی برای سیستم هولوفونیک تجربی کرد که قرار بود در تولید آلبوم مورد استفاده قرار بگیرد. میسن همچنین درگیر مشکلات خانوادگی خود بود که باعث میشد نتواند همکاری چندانی داشته باشد. گروه تصمیم گرفت که از استورم تورجرسن برای طراحی جلد آلبوم استفاده نکند و واترز تصمیم گرفت تا شخصاً به طراحی آن بپردازد.[۱۵۹][ی ۳۱] نهایتاً آلبوم در مارس ۱۹۸۳ عرضه شد و مستقیماً به صدر جدولهای فروش در بریتانیا رفت و در ایالات متحده تا جایگاه ششم صعود کرد.[۱۶۰] واترز خود تمام اشعار و موسیقی آلبوم را نوشت.[۱۶۱] گیلمور ایدهای برای ایجاد قطعات جدید نداشت و از واترز درخواست کرد تا با ایجاد تاخیر در زمان ضبط آلبوم به او کمی فرصت بدهد تا قطعات خود را بسازد که واترز این پیشنهاد را رد کرد. گیلمور بعدها ابراز کرد :"من قطعاً به دلیل تنبلی در این موضوع مقصر بودم...اما او واقعاً تمایلی به قرار دادن چند آهنگ بی کیفیت را در برش نهایی قرار دهد.".[۱۶۲][ی ۳۲] «کرت لودر»، منتقد مجلهی رولینگ استون، امتیاز کامل را به آلبوم اختصاص داد و آنرا اینگونه تمجید کرد :"یک اثر بسیار با کیفیت...یکی از مهمترین شاهکارها و دستاوردهای آرت راک". لودر همچنین آلبوم را در اصل "آلبوم تکنفرهی واترز" توصیف نمود.[۱۶۴]
یک نیروی مصرف شده
در سال ۱۹۸۴، گیلمور دومین آلبوم تکنفره خود به نام عقبگرد را عرضه کرد و از این آلبوم برای بیان احساساتش نسبت به چندین موضوع استفاده نمود. مسائل بیان شده در آلبوم از مسئلهی قتل جان لنون تا روابط شخصیاش با واترز را شامل میشد. گیلمور بعدها اذعان کرد که از عقبگرد برای ایجاد فاصله با پینک فلوید استفاده کرده بود. کمی بعد، واترز نیز شروع به برگزاری تور برای اولین آلبوم تکنفرهی خود، مزایا و معایب اتواستاپ زدن، کرد.[۱۶۵] رایت هم پروژهی زی را به همراه دیو هریس بنیان گذاشت و آلبوم هویت را ضبط کرد که با شکست روبرو شد.[۱۶۶][ی ۳۳] در اوت ۱۹۸۵ میسن پروفایلز را عرضه کرد.[۱۶۷]
پس از آنکه واترز پینک فلوید را "یک نیروی مصرف شده" خواند، با اروروک تماس گرفت تا در مورد مسائل مالی آینده و حق امتیازها با وی تفاهم کند. ارورک مجبور شد تا موضوع را با میسن و گیلمور در میان بگذارد که این موضوع واترز را به شدت عصبانی کرد تا جایی که میخواست او را از مدیریت گروه برکنار کند. بعد از آن واترز به دادگاه عالی مراجعه کرد و تلاش کرد تا جلوی استفاده از نام پینک فلوید توسط گیلمور و میسن را بگیرد.[۱۶۸] زمانی که وکیلهای واترز دریافتند ماجرای همکاری هرگز به صورت رسمی تایید نشده است، بازهم به دادگاه عالی مراجعه کرد تا مانع استفاده از نام پینک فلوید در آینده را شود. گیلمور به این حرکت واترز با برپا کردن یک جلسه مطبوعاتی محتاطانه جواب داد و در این جلسه تصریح کرد که قطعاً پینک فلوید به کار ادامه خواهد داد. او بعداً به ساندی تایمز گفت :"راجر یک خودخواه بزرگ است و من با او خواهم جنگید.".[۱۶۹]
واترز مکاتباتی با ناشران آثار پینک فلوید، ئیامآی و کلمبیا رکوردز، داشت و ترک کردن گروه را به آنها اطلاع داد تا از تعهدات مالی رها شود. گیلمور باور داشت که واترز برای این گروه را ترک کرده که به کار آن پایان دهد. واترز بعدها گفت که با پایان کار پینک فلوید شکافی در قراردادها به وجود میآمد که میتوانست تمامی حق امتیازهای اعضا را باطل کند و به همین دلیل اعضا او را به پیگرد قانونی تهدید کردند. در طی مراحل پیگیری پرونده واترز تصمیم گرفت اورورک را اخراج کند و پیتر راج را استخدام کند تا به منافع خود دست یابد.[۱۶۷][ی ۳۴]
دوره رهبری گیلمور (۱۹۷۸ تا ۱۹۸۵)
لغزش آنی در عقل
نوشتار اصلی: لغزش آنی در عقل
استدیوی ضبط آستوریا
در سال ۱۹۸۷ گیلمور شروع به استخدام موسیقیدانها برای آلبومی کرد که قرار بود به اولین آلبوم گروه بدون حضور واترز بدل شود، لغزش آنی در عقل.[۱۷۱][ی ۳۵] هنوز هم برای حضور رایت در گروه موانع قانونی وجود داشت اما به صورت اعضا طی جلسهای که در همپستید داشتند توافق کردند تا رایت نیز در جلسات آینده حضور یابد.[۱۷۲] گیلمور بعدها عنوان کرد که :"حضور رایت ما را از لحاظ قانونی و موسیقیایی قدرتمندتر میکرد.". نهایتاً او به عنوان موسیقیدان حقوق بگیر و با حقوق ۱۱،۰۰۰ دلار در هفته استخدام شد.[۱۷۳] نخستین جلسات ضبط آلبوم در خانهی قایقی گیلمور به نام آستوریا که بر روی رودخانهی تیمز شناور بود برگزار شد.[۱۷۴][ی ۳۶] گیلمور به منظور نوشتن متن ترانهها با چندین ترانهنویس از جمله اریک استیوارت و راجر مک گاف کار کرد اما سرانجام آنتونی مور را برای نوشتن متن ترانهها برگزید.[۱۷۶] گیلمور بعدها اعتراف کرد که کار بر روی این پروژه بدون حضور و جهت دهی خلاقانهی واترز آسان نبود.[۱۷۷] میسن نیز عنوان کرد که بیش از آن از تمرین دور بوده که به همکاری موثر در آلبوم بپردازد و به همین دلیل برای بسیاری از بخشهای درامنوازی آلبوم از نوازندگان فصلی استفاده شد. او در عوض خود را با طراحی افکتهای صوتی برای آلبوم مشغول کرد.[۱۷۸][ی ۳۷]
لغزش آنی در عقل در سپتامبر ۱۹۸۷ عرضه شد و جلد آلبوم توسط استورم تورجرسن که در دیوار و برش نهایی غایب بود طراحی شد.[۱۸۱] برای تاکید بر این مسئله که واترز گروه را ترک کرده تعدادی عکس جدید از اعضا در بستهبندی آلبوم گنجانده شد که این اتفاق از زمان فضولی بی سابقه بود.[۱۸۲][ی ۳۸] لغزش آنی در عقل در جدولهای فروش بریتانیا و ایالات متحده تا رتبه سوم بالا رفت.[۱۸۴] واترز در مورد آلبوم گفت :"من فکر میکنم این به آسانی قابل اجرا و یک جعل هوشمندانه است... ترانهها عموماً ضعیف هستند... اشعار گیلمور خیلی درجه سوماند.".[۱۸۵] با این وجود گیلمور آلبوم را به عنوان نشانهای برای بازگشت گروه به دوران اوج خود عنوان میکرد؛ چیزی که رایت آنرا انکار میکرد. او در مورد آلبوم گفت :"نقدهای راجر درست هستند.این اصلاً پینک فلوید واقعی نیست".[۱۸۶] مجله کیو هم آلبوم را در اصل آلبوم تکنفرهی گیلمور توصیف کرد.[۱۸۷]
توری که قرار بود پیرامون آلبوم برگزار شود در آغاز با مشکلات جدی روبرو شد زیرا واترز با تعدادی از هماهنگ کنندگان برگزاری تور در ایالات متحده تماس گرفته بود و آنها تهدید کرده بود که اگر آنها از نام پینک فلوید استفاده کنند، آنان را مورد پیگرد قانونی قرار خواهد داد. وجوه اولیه مورد نیاز برای برگزاری تور توسط میسن و بافروش فراری ۲۵۰ جیتیاُ شخصیاش به دست آمد.[۱۸۸] اولین جلسات تمرین برای تور آیندهی گروه بی نظم و ناامید کننده بودند زیرا میسن و رایت برای مدت زیادی از تمرین به دور بودند. گیلمور که بسیار مشغول بود از باب ازرین خواست تا آنها را آماده کند. زمانی که پینک فلوید در سراسر آمریکای شمالی تور خود را برگزار میکردند، تور رادیو کیاس واترز نیز در حال برگزاری بود که البته نسبت به همگروهان سابقش در مکانهای بسیار کوچکتری به اجرا میپرداخت. واترز برای جلوگیری از استفاده خوک پرنده دادخواستی تنظیم نمود و خواهان آن شد که بر اساس قانون کپیرایت از استفاده این خوکها توسط پینک فلوید جلوگیری به عمل آید. پینک فلوید به این شکایت با اضافه کردن یک آلت مردانه به زیر خوک که آنرا با خوک واترز متمایز میکرد پاسخ داد.[۱۸۹] در نهایت گروه توانست در بیست و سوم دسامبر موافقت قانونی برای استفاده از این خوکها را بدست آورد؛ میسن و گیلمور حق قانونی استفاده از این خوکها را تا ابد به دست آوردند و در مقابل واترز حقوق بیشتری از فروش دیوار بدست آورد.[۱۹۰]
ناقوس جدایی
نوشتار اصلی: ناقوس جدایی
جلد آلبوم ناقوس جدایی، که توسط استورم تورجرسن طراحی شده بود، به مسئلهی جدایی برت و واترز از گروه اشاره دارد.
برای چندین سال پس از لغزش آنی در عقل اعضای گروه خود را با پروژههای شخصی مشغول کردند؛ مانند حضور و رقابت در مسابقات لا کاررا پانامریکانا و ضبط یک موسیقی متن برای فیلمی که بر اساس این مسابقات ساخته شد.[۱۹۱][ی ۳۹] در ژانویه ۱۹۹۳، آنها شروع به کار بر روی آلبوم جدید کردند و به رو استودیو بازگشتند. جایی که گیلمور، میسن و رایت چندین روز به بداهه نوازی پرداختند. پس از حدود دو هفته، اعضا آنقدر ایده داشتند تا به کار بر روی قطعات جدید بپردازند. باب ازرین بار دیگر برای تهیهکنندگی آلبوم بازگشت و کار به استدیوی آستوریا منتقل شد؛ جایی که در فوریه تا می ۱۹۹۳ بر روی حدود بیست و پنج ایده جدید کار کردند.[۱۹۳]
به لحاظ قانونی، رایت عضوی از پینک فلوید نبود. او تعبیر میکند: "به این نقطه که اصلاً بر روی آلبوم کار نکنم نزدیک شده بودم."[۱۹۴] به هر حال رایت با کار بر روی نویسندگی مشترک پنج ترانه کار همکاری خود با گروه را شروع کرد که این حجم همکاری در نوشتن ترانهها برای او از زمان کاش اینجا بودی بی سابقه بود.[۱۹۴] یکی دیگر از نویسندگان متن ترانهها پالی سمسون، دوستدختر دیوید گیلمور، بود. او در نوشتن چند ترانه از جمله «امیدهای والا» به گیلمور کمک کرد که باب ازرین در مورد این ترانه میگوید "کل آلبوم را به هم وصل کرد".[۱۹۵] مایکل کامن برای ضبط بخشهای سمفونیک آلبوم استخدام شد و دیک پری و کریس توماس هم برای همکاری با گروه بازگشتند.[۱۹۶] نویسندهای به نام داگلاس آدامز نام آلبوم را پیشنهاد داد و استورم تورجرسن هم جلد آلبوم را طراحی کرد.[۱۹۷][ی ۴۰] تورجرسن برای طراحی آلبوم از مجسمههای موآی در جزایر ایستر الهام گرفت. در این طراحی دو صورت روبرو به یکدیگر دیده میشوند که یک صورت سوم را تداعی میکنند. او در این مورد میگوید: "یک صورت غایب - روح گذشته پینک فلوید، سید و راجر".[۱۹۹] به منظور اجتناب از رقابت با سایر آلبومها، یعنی اتفاقی که برای لغزش آنی در عقل افتاده بود، اعضا آوریل ۱۹۹۴ را برای عرضه آلبوم و ادامه برگزاری تور تعیین کردند. آلبوم به رتبه ۱ در بریتانیا و ایالات متحده دست پیدا کرد و در بریتانیا ۵۱ هفته تمام در جداول باقی ماند.[۴۴]
اعضای پینک فلوید دو هفته در آشیانه هواپیمای پایگاه نیروی هوایی نورتون در سن بریناردینوی کالیفرنیا به تمرین پرداختند تا در ۲۹ مارس ۱۹۹۴ و در میامی با تقریباً همان گروهی که در لغزش آنی در عقل با آنها کار کرده بودند به اجرا بپردازند.[۲۰۰] آنان نخست به اجرای تعدادی از آثار محبوب پینک فلوید پرداختند و بعد برنامه اجرای خود را طوری تغییر دادند تا نیمه تاریک ماه را نیز در بر گیرد.[۲۰۱][ی ۴۱] این تور در ۲۹ اکتبر ۱۹۹۴ با آخرین اجرا از آخرین تور پینک فلوید پایان یافت.[۲۰۲][ی ۴۲]
۲۰۰۵ تاکنون
نوشتارهای وابسته: لایو ۸
واترز (راست) در لایو ۸ به همگروهان سابقش پیوست
در دوم جولای ۲۰۰۵، واترز، گیلمور، رایت و میسن پس از بیش از ۲۴ سال در هاید پارک لندن گرد هم آمدند و در کنسرت لایو ۸ به اجرای موسیقی پرداختند.[۲۰۳] هماهنگ کنندهی این برنامه، باب گلداف، این تجدید دیدار را ترتیب داد. او قبل از اینکه به سایر اعضا اطلاع دهد، میسن را از این موضوع مطلع کرده بود تا امکان برگزاری این کنسرت را ارزیابی کند. گلداف سپس موضوع را با گیلمور در میان گذاشت که او این پیشنهاد را رد کرد. او سپس از میسن خواست تا در این موضوع میانجیگری کند و رضایت گیلمور نسبت به انجام این امر را بدست آورد. میسن این درخواست را رد کرد اما در عوض با واترز تماس گرفت تا نظر وی را جویا شود که او علاقمندی خود را اعلام نمود. سپس گلداف واترز را ملاقات کرد و جزئیات موضوع را با او مطرح نمود که در نتیجه زمان کنسرت تا حدود یک ماه بعد تعیین شد. پس از دو هفته واترز با گیلمور تماس گرفت، که اولین مکالمه این دو پس از دو سال بود، و روز بعد گیلمور نیز پذیرفت تا در کنسرت حضور یابد. سپس گیلمور در این مورد با رایت تماس گرفت که او نیز سریعا قبول کرد. در بیانهای که گروه در رابطه با لایو ۸ منتشر کردند، بر مسئلهی بیارتباط و بیاهمیت بودن مسائل و خصومتهای گذشته اعضا در رابطه با حضور در لایو ۸ تاکید شد.[۱۰۰]
پس از سه روز تمرین در استدیوهای بلک آیلند، فهرست نهایی آهنگهایی که قرار بود در کنسرت آینده گروه اجرا شود، در «هتل کانافت» لندن دستچین شد.[۱۰۰] جلسات تمرین با مشکلاتی، از جمله عدم تفاهمهایی در نوع سبک و گام ترانههایی که تمرینشان میکردند همراه بود.[۲۰۴] در آغاز این اجرا، واترز به حضار گفت :"[این] یک حس به شدت عاطفی است که پس از این همه سال کنار این مردان هستم، این که یکی از آنها باشی... ما این را برای کسانی انجام میدهیم که اینجا کنارمان نیستند، و منحصرا برای سید."[۲۰۵] پس از پایان اجرا گیلمور از حضار تشکر کرد و استیج را ترک کرد. واترز او را برای بازگشت فراخواند و اعضای گروه یکدیگر را در آغوش گرفتند. تصاویر این آغوش روز بعد از لایو ۸ در بین روزنامههای یکشنبه بسیار پرطرفدار بود. در هفتهای که به اجرای لایو ۸ منتهی میشد، یک اقبال تجاری عمومی نسبت به آثار پینک فلوید به وجود آمد. اچاموی گزارش داد که فروش «پژواکها: بهترینهای پینک فلوید» بیش از هزار درصد رشد داشته است، در حالی که آمازون.کام رشد چشمگیر فروش «دیوار» را گزارش داد.[۲۰۶] واترز در مورد حدود ۲۰ سال خصومت و نزاع بین اعضا گفت :"من فکر نمیکنم هیچکدام از ما پس از این همه سال از ۱۹۸۵ با اعتباری بیرون آمده باشد... آن زمان بد و منفی بود، و من بابت نقش خودم در آن منفی بودن تاسف میخورم."[۲۰۷]
پینک فلوید یک پیشنهاد ۱۳۶ میلیون پوندی برای برگزاری یک تور نهایی را رد کرد.[۲۰۸] واترز احتمال اجراهای دیگر را کاملا مردود ندانست اما اشاره کرد که این اجراها تنها در پوشش خیریه ممکن هستند. گیلمور نیز که در یک مصاحبهی مطبوعاتی حضور یافته بود امکان بازتشکیل پینک فلوید را منتفی دانست و گفت :" تمرینات [لایو ۸] مرا متقاعد کردند [که] این آن چیزی نیست که خیلی بخواهم انجام دهم... لحظات خداحافظی بسیاری در زندگی و کار مردم وجود دارد که بعدا لغو میشوند، اما من فکر میکنم که به صورت قاطعانه میتوانم بگویم اگر تور یا آلبومی دیگری باشد من جزئی از آن نخواهم بود. این را با یک احساس دشمنی یا چیزی مانند آن نمیگویم. فقط... من آنجا بودم و قبلا انجامش دادهام."[۲۰۹] در فوریهی ۲۰۰۶، گیلمور مصاحبهای با «جینو کاستالدو» از روزنامهی ایتالیایی لا رپلوبیکا انجام داد. در نتیجهگیری مقاله دیده میشد :"صبر طرفداران به عزاداری تبدیل شد. اخبار رسمی هستند. پینک فلوید حل شده، به پایان رسیده و قطعا مرده است."[۲۱۰] زمانی که از گیلمور در مورد آیندهی گروه سوال شد او گفت :"گروه؟دیگر تمام شده... من به اندازه کافی انجام دادهام. من شصت سال سن دارم... [و] برای من راحتتر است تا بر روی مال خودم کار کنم."[۲۱۰] از آن زمان گیلمور و واترز بارها اشاره کردهاند که هیچ برنامهای برای احیای پینک فلوید به همراه اعضای باقیمانده ندارند.[۲۱۱][ی ۴۳]
در ۷ جولای ۲۰۰۶ برت در خانه شخصیاش در کمبریجشایر درگذشت.[۲۱۳] او زمانی که فوت کرد ۶۰ سال داشت. خانواده او وی را در ۱۸ جولای ۲۰۰۶ در گورستان کمبریج دفن کردند در حالی که هیچکدام از اعضای پینک فلوید برای این مراسم دعوت نشدند. پس از مرگ برت، رایت تعبیر کرد :"گروه طبیعتا از مرگ سید برت بسیار ناراحت و غمگین است. سید راهنمای راه سالهای آغازین گروه بود و میراثی را به جای گذاشت که تاکنون الهام بخش باقی مانده است."[۲۱۳] برت پیش از مرگش، ۳۵ سال را به گوشه گیری و در گمنامی گذراند. رسانهها نیز وی را به خاطر تاثیرش بر موسیقی راک ستایش کردند.[۲۱۴][ی ۴۴] در ۱۰ مه ۲۰۰۷ واترز، گیلمور، رایت و میسن اجرایی برای تکریم یاد برت در «باریبیکان سنتر» لندن برگزار کردند. گیلمور، رایت و میسن ترانههای «دوچرخه» و «آرنولد لاین» که توسط برت نوشته شده بودند را اجرا کردند و واترز نسخه سولوی ترانه او «شعلهی سوسوزن» را نواخت.[۲۱۶] رایت در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸ و در سن شصت و پنج سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.[۲۱۷] پس از مرگ او، همگروههای او وی را برای تاثیری که بر موسیقی پینک فلوید داشت ستودند.[۲۱۸]
در ۱۰ جولای ۲۰۱۰، واترز و گیلمور در کنار یکدیگر اجرایی خیریه برای موسسهی «هوپینگ فاندیشن» برگزار کردند. این اجرا، که برای کودکان فلسطینی پول جمع آوری میکرد، در «کیدینگتون هال» آکسفوردشایر برگزار شد؛ جایی که آنها برای حدود ۲۰۰ شنونده موسیقی نواختند.[۲۱۹] پس از این اجرا گیلمور پذیرفت تا در کنار واترز اجرایی از «کرختی» در تور دیوار واترز داشته باشد.[۲۲۰][ی ۴۵] در ۱۲ می ۲۰۱۱، در اُ۲ آرنای لندن، گیملور به تعهد خود به واترز عمل کرد. او دو سولوی گیتار را نواخت و همسرایی کرد. تقریبا زمانی که نمایش در شرف پایان بود و پس از آنکه دیوار کاملا فرو ریخت، واترز خطاب به حضار گفت :"همه ما میدانیم که امشب شبی بود که دیوید لطف بزرگی به من برای حضور و اجرای 'کرختی' کرد... پس خواهش میکنم به دیوید گیلمور خوشامد بگویید! یک تصادف عجیب و شگفتآور دیگر نیز رخ داده، یکی دیگر از بازماندگان گروه قدیمی ما نیز امشب اینجا است. لطفا آقای نیک میسن را برای آمدن به جایگاه راهنمایی کنید!"[۲۲۲] گیلمور و میسن، به ترتیب با یک ماندولین و طبل بزرگ، برای اجرای «بیرون دیوار» به واترز پیوستند.[۲۲۲][ی ۴۶]
در ۲۶ دسامبر ۲۰۱۱، پینک فلوید و ئیآمآی یک رشته جریان بازعرضه تمام آلبومها را تحت عنوان چرا پینک فلوید...؟ شروع کردند که قرار است تمام آلبومهای گروه را به صورت نسخههای ریمستر شده عرضه کند که در دو نوع «تجربی» و «غوطهور» به صورت چند دیسکی و چند فرمتی عرضه میشوند. «جیمز گاتری»، یکی از تهیهکنندگان دیوار، وظیفه ریمستر کردن آلبومها را بر عهده داشت.
موسیقی
سبکها
پینک فلوید همواره به عنوان یکی از نخستین گروههای سایکدلیک راک بریتانیا شناخته میشود که کار خود را در پوشش یکی از طلایهداران موسیقی زیرزمینی انگلستان شروع کرد. بعضا کارهای گروه در سالهای اولیه خود در سبک اسپیس راک نیز طبقهبندی شدهاند.[۲۲۵][ی ۴۷] رولینگ استون مینویسد: "در ۱۹۶۷، آنها موسیقی روانگردانی ارائه میدادند که از لحاظ اجرا طولانی مدت بود و گاهی با سایر سبکها از جمله هارد راک، بلوز، کانتری، فولک و موسیقی الکترونیک ترکیب میشد."[۲۲۸] ترانهٔ مراقب تبر باش، یوجین به شناسایی گروه به عنوان یک گروه آرت راک کمک فراوانی کرد.[۶۸] همچنین بعضی منتقدان نیز پینک فلوید را یک گروه اسید راک میدانند.[۲۲۹] در اواخر دههٔ ۶۰ میلادی رسانهها شروع به خطاب کردن پینک فلوید به عنوان یک گروه پراگرسیو راک کردند.[۲۳۰]
در ۱۹۶۸، رایت در مصاحبهای در رابطه با موسیقی گروه گفت: "سخت است که ببینیم ما به عنوان یکی از نخستین گروههای سایکدلیک راک بریتانیا برشمرده میشویم. ما هیچوقت خودمان را آنگونه تصور نکرده بودیم... ما تنها و تنها برای لذت بردن به اجرای موسیقی میپردازیم... ما به هیچ سبک موسیقی گره نخوردهایم و فقط کاری را میکنیم که میخواهیم... تمرکز... بر روی بداههنوازی و ابتکار است."[۲۳۱] زمانی که واترز به رهبری گروه رسید علاقه چندانی به موسیقی اوایل ایجاد گروه نشان نداد: "هیچ چیز عظیمی در مورد آن نبود. ما مضحک بودیم. ما بیفایده بودیم. ما به هیچ نمیتوانستیم اجرا کنیم پس شروع به نواختن نوعی موسیقی احمقانه و تجربی کردیم... سید یک نابغه بود اما ما هم دیگر نباید برگردیم و برای ساعتها فقط «خداوند اخترشناسی» را اجرا کنیم." [۲۳۲] پینک فلوید به عنوان یکی از گروههای خلاق موسیقی راک شناخته میشد که در ابداع سبک پراگرسیو راک در دهه ۷۰ و موسیقی امبینت در دهه ۸۰ نقشی مهم داشته است.[۲۳۳]
اثرات و جوایز
پینک فلوید یکی از موثرترین و موفق ترین گروههای راک در همهٔ زمانها میباشد. آنها تاکنون بیش از ۲۵۰ میلیون نسخه فروش داشتهاند از جمله ۷۴٫۵ میلیون فروش تصدیق شده در آمریکا که ۳۷٫۲ میلیون از فروش تا ۱۹۹۱ بوده است.[۱] مجلهٔ رولینگ استون پینک فلوید را در بین ۱۰۰ هنرمند تاثیر گذار همهٔ دورانها در ردهٔ ۵۱ قرار داده است. آلبوم Dark Side Of The Moon از گروه پینک فلوید به عنوان یکی از تاثیر گذارترین آلبومهای موسیقی در همه زمانها شناخته شده است.
پینک فلوید جوایز بسیاری را دریافت کرده است. از جمله جایزه گرمی «بهترین مهندسی برای یک آلبوم غیر کلاسیکال» که در سال ۱۹۸۰ و برای آلبوم دیوار به آنها رسید و عنوان «برترین آهنگ اقتباس نشده» برای آجری دیگر در دیوار (قسمت دوم) از فیلم دیوار (فیلم) از سوی بفتا.[۲۳۴] همچنین پینک فلوید در سال ۱۹۹۵ موفق به کسب جایزهٔ گرمی «برترین قطعه بیکلام راک» برای آهنگ ترکشده گردید.[۲۳۵] درسال ۲۰۰۸ میلادی جایزه موسیقی پولار به این گروه راک اعطا شد و نیک میسون و راجر واترز دراین مراسم حضوریافته وجایزه رااز پادشاه سوئد دریافت کردند.
آلبومهای استودیویی گروه پینک فلوید
(نیزن بر دروازههای سپیدهدم)The Piper at the Gates of Dawn
A Saucerful of Secrets (یک نعلبکی پر از راز)
More (بیشتر)
Ummagumma (اوماگومما)
Atom Heart Mother (مادر قلب اتمی)
Meddle (فضولی)
Obscured by Clouds (پوشیده در ابرها)
The Dark Side of the Moon (نیمهٔ تاریک ماه)
Wish You Were Here (ای کاش اینجا بودی)
Animals (جانوران)
The Wall (دیوار)
The Final Cut (برش(ضربت) نهایی)
The Momentary Lapse of Reason (لغزش آنی در عقل)
The Division Bell (ناقوس جدایی)
با سلام
بسیار عالی،زحمت کشیدید
با تشکر از شما بابت مطلب پر و پیمانی که درباره پینک فلوید منتشر کردید. دعوت می کنم به مطلب «با نیک میسون و کلکسیون خودروهایش» بیندازید.